دسیسۀ نبیل مسکینیار و نجیب الله کابلی !!
نوشته : جواد جوادی نوشته : جواد جوادی

      همو طنان گرامی !

درین چند روز شما شاهد بودید که در تلویزیونهای امروز و آریانا افغانستان چه یک توطیۀ بزرگی بمنظور اختلاف اندازی بین اقوام افغانستان جریان داشت .

       من بحیث یک شخص بیطرف که به هیچ یک ازین گروپ ها و سازمانها و حلقات مشکوک رابطه ندارم ، میخواهم بصفت یک شاهد عینی اصل قیضیه را چنین به تحلیل بگیرم .

    نبیل مسکینیار قبل از اینکه بطرف افغانستان حرکت کند ، در تلویزیون خود گفت که من به اروپا سفری دارم ، او نگفته بود که به افغانستان می رود . از حرکات و طرز گفتارش در تلویزیون امروز هویدا بود که در یک فضای کاملاً مطمئین بدون هراس صحبت میکرد . اما برسیدنش در اروپا موضوع کاملاً تغیر کرد ، امروز عصر حجر نیست مردم بسیار هوشیار و زیرک شده اند از سیمای یک شخص او را مطالعه می کنند ، سوالات بسیاری در اذهان خلق شده اما من نمی خواهم پیرامون آن به بحث بنشینم .

      تا جائیکه شواهد و قرائین وجود دارد نبیل مسکینیار با نجیب الله کابلی متحداً این توطئه را چیده بودند که قرار ذیل عرض می شود .

1 ـ برای شهرت طلبی هر دو طرف

2 ـ بدستور اجانب ، ایجاد تفرقه بین ملیتها

3 ـ اخذ پول از سازمانهای جاسوسی اسرائیل و امریکا

به تمام مردم افغانستان هویداست که نجیب الله کابلی یکی از طرفدارن سر سخت مجاهدین خلق ایران است و مجاهدین خلق ایران از طرف اسرائیل و سی آی ای تمویل می شود ، حتا در اروپا هم افغانها را با مصارف رایگان تا فرانسه انتقال دادند تا سیاهی لشکر برای شان شده علیه ایران تظاهرات کنند و درین تظاهرات ملیونها دالر بمصرف رسید که از کدام بودجه آمده قابل غور است .

     نبیل مسکینیار هم چند سال قبل رادیویی را در کشور مصر گردانندگی می کرد ، که مصارف گزاف آن نه از طرف خود مسکینیار و نه تجار بلکه از طرف همین سازمانها پرداخته می شد و این آقا نمی تواند که جواب بدهد .

    بناً دیده می شود که این دو نفر از یک منبع آب میخورند ، با سازش و پلان و طرح پیش بینی شده  این توطئه را براه انداختند و از عواقب آن نمی فهمند که هم رو سیاهی بار می آورد و هم درین شرایط وخیم کشور ، تفرقه بین مردم ایجاد میگردد .

    بر میگردیم به مجلس اروپا که آقای مسکینیار ، گذارش سفر خود را در آنجا به سمع یک تعداد رساند ، برایم جالب شده بود تا جلسه اروپا را نیز پی بگیرم و از آنجا هم چیزی بدانم ، بلی در آنجا محفل با بگو مگو هایی که همه به یک نظر نبودند اغاز شده بود . عده ای بخاطر سازماندهی یک تظاهرات سر تا سری روشنفکران افغانستانی در اروپا علیه مجلس بن دوم حرف می زدند و عده ای هم بخاطر تشکیل یک جبهۀ مشترک علیه دولت افغانستان .  اقای مسکینیار در مقابل سوالات اشتراک کنندگان جواب می داد ، جواباتش همه حکایه از آن داشت که کابلی مرا مجبور می ساخت  تا از حبیب الله کلکانی یا مسعود و دیگران طرفداری و به نادر خان و غیره بد گویی کنم و این بود اصل قضیه و عمق مطلب !! .

درین اثنا شخصی بنام کریمی استالفی در حالیکه کمره مین را از گرفتن فلم ممانعت کرد به حاضرین گفت : روشنفکران ما در هر محفلی چه از فاتحه خوانی گرفته تا عروسی و غیره همیشه دنبال مرده ها هستند یا مرده پرستی میکنیم یا به مرده های خود توهین ، به زنده باد و مرده باد گلو پاره میکنیم . نمی شود ما چار برادریکه به عقاید مختلف با هم بدعواء هستیم و می بینیم که مادر ما را دشمنان زیر مشت و لگد بخاک و خون کشیده است ، ازین دعواء بگذریم و مادر خود را که عبارت از وطن است نجات دهیم ، چی فایده که استخوانهای خاک شده مرده های خود را بخصوص امیر حبیب الله کلکانی را از زیر خاک بکشید و زیر پا کنید نفع آن در چیست .

  کس دیگری بنام سمسور و سادات گفت که ما قبلاً بنام خپلواک سازمانی درست کرده ایم که بدون اجازه هئیت رهبری خود به این پروسه شامل شده نمی توانیم و شینواری صاحب در جریان است ، مگر مسکینیار گفت که شینواری در زیر دست خودم است چگونه مرا اطلاع نداده و من از خانه خود خبر ندارم با جدیت بطرف سمسور می دید .

و هم چنان به تائید گفته مسکینیار بعضی از رمضان بشر دوست که شخص مشکوک است و چطور او توانسته راه صد ساله را یکشبه طی کند و یک شخص معمولی و عادی از گمنامی یکبار به مقامات عالیه کشور برسد ، شکایت داشتند .

و شخص دیگری بنام راوش در ایجاد تشکیل یک جبهه علیه این همه نا بسامانی ها پافشاری داشت .

خلاصه یک سر در گمی بود که دوست من تا آخر نتواسته بود هدف اصلی این نشست را بفهمد .

سر انجام من به این نتیجه می رسم که همین اشخاص معاش بگیری هستند که یه عناوین مختلف در ایجاد یک شکاف بین اقوام افغانستان به همکاری سازمانهای جاسوسی کشور های بیگانه کار و پیکار می کنند .

وظیفه انسانی من این بود تا بملت خود بفهمانم که همچو دسیسیه ها در کشور ما زیاد است ، شما فریب نخورید و مثل یک مشت آهنین به دهن تفرقه انداز ها بزنید .

پاکستان نمی خواهد شما بلند منزل داشته باشید ، پاکستان نمی خواهد شما آزادی استقلال و تمامیت ارضی و حتا شخصیت های ملی داشته باشید ، بلند منزل های شما را ویران می کند و شخصیت های ملی تانرا با همی تفرقه اندازی ها می کشد . تا یک کشور هیچ در پهلوی خود داشته باشد . بااحترام   


September 22nd, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها